گل عفاف، در بوستان حجاب مى روید.
بى حجاب، همچون شاخه اى بیرون از حصار باغ است، که طمع هر رهگذر را به سوى خود جلب مى کند.
حجاب، دژ و قلعه اى براى پاسدارى از گوهر عفاف است، نه زندانِ محدود کننده زنان.
کسى به خود آرایى و خودنمایى مى پردازد که احساس کمبود شخصیّت مى کند.
فاقدان کمال سیرت، مى کوشند جمال صورت را به نمایش عمومى بگذارند.
هیچ کس با نام «آزادى» دیوار خانه خود را بر نمى دارد و شبها درِ حیاطش را باز نمى گذارد.
گوهر عفاف و پاکى، کم ارزشتر از پول و جواهرات نیست.
کسى که «کودک عفاف» را جلوى صدها گرگ گرسنه مى برد و به تماشا مى گذارد، روزى هم «پشت دیوار ندامت» اشک حسرت بر دامن پشیمانى خواهد ریخت.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
*مردم هرچی میخواهند بگویند...*
فـدای ســـر مـهـــدی فـاطــمـــه«سلام الله علیها»
اُمُّل بودن جسارت میخواد...
اینکه وسط یه عده بی نماز،نماز بخونی!!
اینکه وسط یه عده بی حجاب تو گرمای تابستون
حجاب داشته باشی!!
اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایت کنی!!
اینکه توفاطمیه مشکی بپوشی و مردم عروسی
بگیرن!!
یکی پرسید توی این گرما با چادر آب پز نمی شی؟
حجاب نزد فاطمه زهرا (س)
چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاسلام:
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند. »
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی. »
روزی
رسول خدا از اصحاب خود پرسید: